خط سرخ شهادت |
آستیــــــن خالــــــے ات نشــــــان از مردانگــــــے ست.. با ایــــــن دو دســــــت ســــــالم، هنوز نتــــــوانسته ام یــــــک قنــــــوت اینــــــچنینے بخــــــوانم ...
یکی از دوستان اصفهانی ام از حقیر گلایه میکرد.که چرا
از شهید خرازی نمی نویسی ......... امروز اومدم از تو بنویسم داداش حسین ، امــــــــا ........ اما ... دستهایم روی حرفها میچرخد ، چشمهایم بر روی
صفحه کیبردم به دنبال پیدا کردن واژه هی در وصف تو میدود... ولی انگار واژه ها هم فرار میکنن میترسند که نتوانند تو را درست وصف کنن. در آخر از برخورد حروف و تصادف واژه ها باهم سطر سطر که نه ... صفحه صفحه که نه ... نامه نامه که نه ....
دریـــا دریا ... آســـــمان آسمان ... از تو واژه هـــــا ساختند ... اما چه کنم...!!! چه کنم که من در این حد و اندازه ها نیستم که بتوانم تو را بنویسم ... اصلا چه را وصف کنم .. ؟؟؟؟!! از چه بگویم ... ؟؟؟! از کجا .. ؟؟؟!!! از جنوب... ؟؟؟!!! کجای جنوب ؟؟؟!!
از خــــط ... ؟! از ســــــنگرت ... ؟! از طـــــــــــــــــــلائیه... ؟! از شــــــــــــــــــــــــــلمچه... ؟! از فـــــــــــــــــــــــــرماندهیت ... ؟! از مَــــــــــــــــــــــــــــــــقَرّت... ؟! از لـــــــــــــــــشکرت .. ؟! از رُفَــــــــــقات ... ؟! یا از رِفاقَـــــتت .. ؟!
از مـــــــــــردونگیت .. ؟! از شــــــــــــــــجاعتت .. ؟! از تـــــــــــــــــدبیرت ... ؟! از آرامـــــــــــشت .. ؟! از روحـــــیت.. ؟! از محبتت .. ؟! یا از اون لبخندهای قشنگت که واسه همه یه انــــــــرژی دوباره بود و هســــــت . ؟!
از خودت ..؟! از دســــتت . ؟! یا از قنوت نمازت . ؟!
از عشقت به نیروهات. ؟!
از عشقت به امام حسین . ؟!
یا از عشقت به خــــــدا . ؟!
از آســـــــــــمونی بــــــــــودنت . ؟! یا از آســـمونی شــــــــــــــــدنت . ؟! یا از پـــــــــــــــــروازت .؟! یا از تولد دوباره ت .؟!
یا از شهادتت
... وقتی از این کانال که سنگرهای دشمن را به یکدیگر پیوند می داده اند بگذری ، به « فرمانده » خواهی رسید ، به علمدار . اورا از آستین خالی دست راستش خواهی شناخت . چه می گویم چهره ریز نقش و خنده های دلنشینش نشانه ی بهتری است. مواظب باش ، آن همه متواضع است که او را در میان همراهانش گم می کنی . اگر کسی او را نمی شناخت ، هرگز باور نمی کرد که با فرمانده لشکر مقدس امام حسین (ع) رو به رو است . ما اهل دنیا ، از فرمانده لشکر ، همان تصویری را داریم که در فیلم های سینمایی دیده ایم . اما فرمانده های سپاه اسلام ، امروز همه آن معیار ها را در هم ریخته اند. حاج حسین را ببین ، او را از آستین خالی دست راستش بشناس . جوانی خوشرو ، مهربان و صمیمی ، با اندامی نسبتا لاغر و سخت متواضع. آنان که درباره او سخن گفته اند بر دو خصلت بیش از خصائل وی تاکید کرده اند: شجاعت و تدبیر . حضور حاج حسین در نزدیکی خط مقدم درگیری، بسیار شگفت انگیز بود . اما می دانستیم او کسی نیست که بیهوده دل به دریا بزند. عالم محضر خداست و حاج حسین کسی نبود که لحظه ای از این حضور ، غفلت داشته باشد . اخذ تدبیر درست ، مستلزم دسترسی به اطلاعات درست است. وقتی خبردار شدیم که دشمن با تمام نیرو ، اقدام به پاتک کرده ، سرّ وجود او را در خط مقدم دریافتیم.
روحش شاد ویادش گرامی باد به قلم ت-منصوری منبع :وبلاگ خودم در بلاگفا(ایثاروشهادت)
[ دوشنبه 94/4/8 ] [ 1:6 صبح ] [ ت-منصوری ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |