سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خط سرخ شهادت
قالب وبلاگ

یک شب بارانی اطلاع دادند که سیل آمده است. ما آقا مهدی را که در آن زمان شهردار ارومیه بود خبر کردیم، افراد داوطلب به یاری آسیب دیدگان رفتند و آقا مهدی هم به سمت منطقه حرکت کرد. همه در حال کمک بودند، با خراب شدن دیوار، سقف خانه ها فرو میریخت. در کنار یک خانه پیرزنی فریاد میزد و مردم برای بیرون آوردن اثاثیه منزلش تلاش میکردند. در میان یاری دهندگان چشم پیرزن به آقا مهدی که سخت کار میکرد افتاد. به او نزدیک شد و گفت:خدا عوضت بدهد مادر! انشاءا... خیر ببینی! نمیدانم این شهردار کجاست. ای کاش یک ذره از غیرت و شرف شما در وجود او بود. آقا مهدی لبخند ملیحی زد و گفت:"بله مادر، ای کاش بود!"

 

شهید باکری


[ پنج شنبه 95/7/1 ] [ 8:13 عصر ] [ ت-منصوری ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اینجا محلی است برای اینکه خارج و جدا از فضای جامعه ، کمی با شهدا باشیم . جایی برای کسانی که می خواهند در این بازار رنگین اینترنت ، چشمان و دل خود را بیمه کنند تا از دست فتن آخرالزمان در امان بماند . محلی برای یادآوری رشادت ها و رشیدانی که در طول 8 سال دفاع مقدس و در طول زمان پیروزی انقلاب و در طی سالهای بعد از خاتمه جنگ به شیوه های مختلف به این مرزو بوم خدمت کردند و با جانثاری خود ، عرشیان خدا را برای تحسین به فرش کشیدند . خصوصا کسانی که به عشق مادر سادات تا پایان این دنیای خاکی برای بشریت ناشناس ماندند . آری اینجا قرارگاه پروانگانی است که به گرد شمس ولایت گشتند و اینگونه خود را جاودانی کردند . هر چند که ناچیزیم ولی حداقل با یک صلوات برای تمامی حماسه سازان صدر اسلام تا عاشورائیان ایران ارادت خود را به آنها گوشزد کنیم تا ما را فراموش نکند . ان شاءالله
امکانات وب


بازدید امروز: 27
بازدید دیروز: 40
کل بازدیدها: 178492