سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خط سرخ شهادت
قالب وبلاگ



عجب است عکس شهدا را می بینیم وعکس شهدا عمل میکنیم


[ جمعه 94/3/22 ] [ 1:20 عصر ] [ ت-منصوری ] [ نظر ]

پیرمرد نجار اصفهانی برای ساخت تابوت جهت شهدا به معراج شهدای اهواز آمده بود.
هر روز شهید می آوردند ....
پیرمرد ، دست تنها بود اما سخت کار میکرد و کمتر وقتی برای استراحت داشت .
روزی از روزها همین که داشت از لابلای پیکر مطهر شهدا عبور میکرد،
شهیدی نظرش را جلب کرد؛
کمی بالای سر شهید نشست
رو به شهید کرد و با همان لهجه ی شیرین اصفهانی گفت :
باریکِلاااا ، باریکِلااااا

و بلند شد و به کارش ادامه داد .
یک نفر که شاهد این قضیه بود ، سراغ پیرمرد رفت و جویا شد.
پیرمرد نجار تمایلی به صحبت کردن نداشت.
همان یک نفر ، سماجت کرد تا ببیند قضیه ی باریکلا گفتنهای پیرمد چه بوده است.
پیرمرد با همان آرامش گفت : پسرم بود ...

 



به یاد پدران شهدا ..... صلوات

 

 

شهدا


[ سه شنبه 94/3/19 ] [ 8:7 عصر ] [ ت-منصوری ] [ نظر ]

برخاک افتاده اند که خاک به دشمن ندهند.

اینجا جاده  اهواز-  خرهشهر است.از یک گردان فقط پنج نفر زنده مانده بود.

 

خط سرخ شهادت

 

روحشان شاد و یادشان گرامی باد.گل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شما

 

خط سرخ شهادت


[ سه شنبه 94/3/12 ] [ 10:40 عصر ] [ ت-منصوری ] [ نظر ]

 

 

  برای رد شدن از سیم خاردارها نیاز به یک نفر داشتن تا

 روی سیم خاردارها بخوابه

 و بقیه از روش رد بشند.داوطلب زیاد بود ...

   قرعه انداختند. افتاد بنام یک جوان 

همه اعتراض کردندبه غیر از  یک پیرمرد!

گفت: " چیکار دارید! بنامش افتاده دیگه! "

بچه ها از پیرمرد بدشون اومد.

دوباره قرعه انداختند بازم افتاد بنام همان  جوان  .

جوان بلافاصله خودش رو به صورت انداخت رو ی سیم خاردار.

بچه ها با بی میلی و اجبار شروع کردن به رد شدن از روی بدن جوان.

همه رفتن الا پیرمرد. گفتند: " بیا! " گفت " نه! شما برید!

من باید باشم تا بدن پسرم رو ببرم برای مادرش! مادرش منتظره!


[ یکشنبه 94/3/10 ] [ 11:0 عصر ] [ ت-منصوری ] [ نظر ]
<      1   2   3      
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اینجا محلی است برای اینکه خارج و جدا از فضای جامعه ، کمی با شهدا باشیم . جایی برای کسانی که می خواهند در این بازار رنگین اینترنت ، چشمان و دل خود را بیمه کنند تا از دست فتن آخرالزمان در امان بماند . محلی برای یادآوری رشادت ها و رشیدانی که در طول 8 سال دفاع مقدس و در طول زمان پیروزی انقلاب و در طی سالهای بعد از خاتمه جنگ به شیوه های مختلف به این مرزو بوم خدمت کردند و با جانثاری خود ، عرشیان خدا را برای تحسین به فرش کشیدند . خصوصا کسانی که به عشق مادر سادات تا پایان این دنیای خاکی برای بشریت ناشناس ماندند . آری اینجا قرارگاه پروانگانی است که به گرد شمس ولایت گشتند و اینگونه خود را جاودانی کردند . هر چند که ناچیزیم ولی حداقل با یک صلوات برای تمامی حماسه سازان صدر اسلام تا عاشورائیان ایران ارادت خود را به آنها گوشزد کنیم تا ما را فراموش نکند . ان شاءالله
امکانات وب


بازدید امروز: 13
بازدید دیروز: 59
کل بازدیدها: 178537